خشونت‌هایی که تاوان دیپلماسی – حقوق بشری دارد

روزنامه توسعه ایرانی: در واپسین روزهای گذشته، فیلم انتشار از نامناسب یک مامور نیروی انتظامی با یک زن تبعه افغانستان در اردوگاه اتباع در عسگرآباد تهران در رسانه ها و شبکه های اجتماعی بازتاب آشکارای پیدا کرد.

در گزارش های مرتبط با این ویدئو، زمان این اتفاق دو هفته پیش اعلام شده و گفته می شود که این زن یک “مادر افغانستانی” است که برای کار فرزندش که در اردوگاه پناهجویان عسگرآباد است، به شهرستان پیشوا رفته بود و مامور پلیس هم بوده است. او را کتک زده است.

گزارش های براساس منتشر شده؛ این زن با شنیدن فرزندش به اردوگاه عسگرآباد رفته و اصرار به رهایی او کرده است، اما استوار و مأمور نیروی مدیریتی با زدن سیلی به او از ورودش به محل نگهداری افراد بازداشت شده مانع شده است.

با انتشار این ویدئو، واکنش های مردمی در شبکه های اجتماعی چنان بالا گرفت که پای مقامات ایرانی و افغانستانی را به این اتفاق باز کرد تا جایی که دستور مامورخاطی هم صادر شود.

سردار کیومرث عزیزی، فرمانده مدیریت شرق استان تهران، چهارشنبه شب با صدور دستور ویژه، بر بررسی دقیق و سری اتفاق افتاد در این اردوگاه تککید کرد.

غلامعباس ترکی، دادستان ایکنا التحریر استان تهران هم از این مخالفت کرد و به معاونش و سرپرست دادسرای ارتش شرق استان تهران چند دستور داد که از جمله آن بررسی دقیق موضوع، سریع مأمور خاطی، برخورد قانونی با این ماموریت و متعاقبا اعلام نتایج تحقیقات. بود.

همچنین پس از رسانه ای شدن این ماجرا، سفارت افغانستان در ایران و چند مقام آن ووور هم به این رخداد نشان می دهد واکند رخداد واکند. هیواد، وزارت امور خارجه در گفتوگویی تلویزیونی اعلام کرد «وزارت امور خارجه افغانستان به محض این کلیپ، به سفارت افغانستان در تهران دستور داد تا این موضوع را از طریق مقامات پیگیری کند».

سفارت افغانستان در ایران هم در بیانیهای این اقدام را © نادرست و توهین آمیز »خواند و اعلام کرد که مسئول ایرانی وعده« بررسی جدی و قانونی »دادهاند. جاوید فیصل، مشاور امور استراتژیک شورای امنیت ملی افغانیتان، همچنین خطاب به محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، به این رفتار انتقاد کرد.

اما این وعده های پیگیر با واکنش برخی از مقامات در افغانستان به سمت سیاسی سوق پیدا کرد به طوری که عبدالکبیر واثق، مشاور امنیت شورای ملی افغانستان، در واکنش به این ماجرا، در توییتی با تگ کردن محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، از سیلی بر. این زن به شدت انتقاد کرد و نوشت: «شما از میزبانی و مهمانداری گفتید، شما لاف از حقوق زن در اسلام میزنید، شما از همسایه خوبی بیان می کنید همین است منت و ذلتتان رفتار کنید. هر رفتاری پاسخ‌دارد».

این سخنان تند به نظر آغاز شد برای ماجرای سیاسی پیش آمده. به طوری که کیومرث عزیزی، فرمانده مدیریت شرق استان تهران، که پیشتر قتل مأمور خاطی را داده بود، گفت: «احتمال اتفاق روی داده برای این زن افغان در اردوگاه عسکرآباد شهرستان پیشوا یک سناریوی از پیش تعیین شده باشد».

رفتاری مسبوق به سابقه

سالهاست که تعداد زیادی از اتباع قانونی افغانستان در ایران زندگی و کار می کنند. تشکیل خانواده داده و فرزندانشان در مدارس ایرانی درس‌اند. این در حالی است که هر سال خیل بسیاری از مهاجران به صورت غیرقانونی از مرز میگذرند و در این گذر یا غیرقانونی دستگیر می شوند و دوباره از ایران خارج می شوند یا موفق می شوند و در یکی از غیررسمی ها به فعالیت می پردازند و با کسب درآمد در شهرهای مختلف کشور می شوند. خانواده خود را در افغانستان تامین کنند. بسیار از این مهاجران در گذر از این مرحله سختی های بسیار دیده اند و مککلات زیادی را از سر گذرانده و حتی برخی جانشان را هم از دست داده اند. اما خطرات ناشی از این شکل پیوند تنها مربوط به اتباع افغانستانی است که از مرز ایران میگذرند و اکثر دنیا با مهاجران غیرقانونی رفتارهای سختگیرانه و چه بسا سختگیرانه تر از ایران دارند.

با این حال در یک سال اخیر با تشدید تنش های سیاسی بین ایران و افغانستان این برخوردها بیش از پیش مورد هجمه از سوی مقامات افغانستانی قرار گرفته است.

شاید در رخداد چندین بار از رفتار مأمور نیروی انتظامی از سر بیمهری با مهاجر افغان باشد، نشان از عدم آموزش درست به ماموران در مقابله با هر انسانی اعم از شهروندان ایرانی و اتباع مهاجر دارد.

با این حال نمی توانم از برخوردهای غیراصولی ماموران نیروی انتطامی در مرادی از این دست به راحتی عبور کند. چرا که این برخوردها همیشه تبیپلماسی و دیپلماسی فراوان به همراه داشته و موقعیت ایران را بیش از پیش در منطقه در معرض خطر قرار می دهد. همه چیز معتقدند، این ماموران نیروی انتظامی تنها دامان مهاجران غیرقانونی را نمی گیرد و ایرانیها ه ایرانیها هم کما در آتش آن میسوزند.

ضرب و جرح یک دختر در آبادان توسط یک خانواده و نیروی حراست شرکت نفت و مرگ جوان مشهدی پس از برخورد شدید نیروی انتظامی در ماههای اخیر شاید نمونه ای از این نوع رفتار از سوی ماموران نیروی انتظامی با شهروندان ایرانی باشد.

خرداد امسال نیز آسیه پناهی، زن سالخورده کرمانشاهی در پی استنشاق گاز فلفل و اکآکور فلروهای شهرداری و پلیس جانش را از دست داد. او که برای جلوگیری از تخریب کپر محل زندگیش سوار بر بیل مکانیکی ماشین تخریب می شود و با اسپری گاز فلش از سوی مأموران اجراییات شهرداری برخورد و از سر راه تخریب برداشته می شود. اما دقایقی بعد از اثر ایست قلبی جانش را از دست می دهد. مرگ این زن بازتاب‌های فراوان در شبکه‌های اجتماعی به همراه داشت. گرچه چند ماه بعد از مرگگ پپککی قانونی اعلام کرد که مرگ او به دلیل بیماری قلبی بوده است.

مدتی پیش نیز ویدیوهایی از گرداندن همراهان همراه با ضرب و جرح و تحقیر توسط ماموران نیروی انتظامی در سطح شهر تهران منتشر شد که واکنش کاربران همراه در شبکه های اجتماعی را به همراه داشت.

در این ویدیوها “از حمایتان با عنوان اراذل و اوباش” در سطح شهر و در مقابل انظار عمومی گردانده شدند و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و از آنها خواستند تا ندامت و پشیمانی کنند.

چند روز پیش آن نیز در رشت از افرادی که طی یک نزاع در بیمارستان پورسینای این شهر دستگیر شدند، در سطح شهر همراه با نیروهای پلیس گردانده شدند.

این موارد آنها را به صورت رسمی و غیررسمی در فضای مجازی منتشر می‌کند، شاید بتوان از آن‌ها عکس‌هایی را که مأمور نیروی انتظامی از سر بیمه‌ای با مهاجران افغان انجام می‌دهند، نشان داد که نشان می‌دهد از عدم آموزش درست به ماموران در مواجهه با هر شهروندی اعم از شهروندان ایرانی و اتباع. مهاجر دارد.

خیلی ها وقتی برخورد می کنند برخی از ماموران را می بینند به نوعی ترس و وحشت از ماموران مدیریت می کنند، اینطور است که پلیس باید امنیت پیام رسانی برای مردم باشد.

پلیس و ضابطان قضایی بازوی اجرایی حکومت ها برای برقراری نظم در جامعه به حساب میآید. رفتار خوب یا بد پلیس می‌تواند نماد خوبی و بدی حاکمیت ٯر جش ع.

در ویدئوی اخیر زن افغانستانی با شنیدن فرزندش به اردوگاه عسگرآباد رفته و به رهایی از او می رود، اما استوار و مأمور نیروی انتظامی با زدن سیلی به او از ورودش به محل نگهداری بازداشت شده جلوگیری می کند.

اولین بار سال 86 بود که فرمانده وقت نیروی انتظامی از تلاش برای استانداردسازی رفتار پلیس خبر داد. درست در همان دوره‌ای که طرح امنیت اجتماعی در حال اجرا بود. از آن زمان غیر از دورهای چند ماهه، برخورد ماموران پلیس روندی بهبودی پیدا کرده است. اما همچنان بهویژه در ردههای پایینتر، رفتارهای غیراصولی و غیرحرفهای مشاهده میشود.

بر اساس قانون پلیس موظف است در عملکرد خود بر اساس اصول نهم (نقضناپذیری آزادیهای مشروع) بیست و دوم بیست و دوم (هیثیت عشق از تعارض) سی و دوم (رعایت مقررات قانونی در بازداشت و دستگیری) , سی و ششم (صدور و اجرای حکم توسط محاکم و بهموجب قانون) سی و هفتم (اصل برائت) و سی و نهم (ممنوعیت هتک حرمت و حیثیت افراد بازداشتی و زندانی) که همگی در فصل سوم قانون اساسی و بر لزوم پاسداشت حقوق ملت دلالت دارند، رفتار کند.

از سوی دیگر قوانین قانون آیین دادرسی کیفری، مفاد احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی، قوانین صیانت از حقوق شهروندی، منشور حقوق شهروندی همچنین حقوق بشری دولت به اسناد بین المللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی. و که طبق ماده 9 مدنی در حکم داخلی است، نیروی است ,امی را موظف به رعایت حقوق مردم و حقوق مردم سیاسی و حقوق قانونی حقوقدانان می کند. ماموران پلیس برای اجرای این قوانین و مقررات نیاز به آموزش دارند.